پژوهه

نگاشته های گاه و بی گاه من

پژوهه

نگاشته های گاه و بی گاه من

مشخصات بلاگ
پژوهه

و خدا خواست که یعقوب نبیند یک عمر
شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد؟!

شاگرد : استاد چکار کنم که خواب امام زمان رو ببینم ؟ استاد : شب یه غذای شور بخور،آب نخور و بخواب.
شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت.
شاگرد:استاد،دیشب دائم خواب آب میدیدم!!خواب میدیم بر لب چاهی دارم آب مینوشم،کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم،در ساحل روخانه ای مشغول ......
استاد فرمود : تشنه آب بودی خواب آب دیدی؛تشنه امام زمان شو تا خواب امام زمان را ببینی.
لیت شعری أین استقرّت بک النوی

بایگانی

حفظ قرآن 2

جمعه, ۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۱۶ ب.ظ

بررسی لغتهای حفظ قرآن1 :

عمده کلمه ای که از حفظ قرآن به ذهن انسان متبادر است ماده «حفظ» می باشد اما حق مطلب آن است که در زمان نزول آیات ، الفاظِ دیگری در این زمینه استعمال می شده و رایج بوده و دقت در آیات و روایات این مطلب را روشن می سازد.

از آنجایی که ادعای این مطلب ، کمی دور از ذهن می باشد،کلماتی که در این رابطه وجود دارد را کمی بررسی کرده و از اهل لغت برای آن استشهاد می آوریم.

قَرَءَ

ماده «قرء» از کلماتی است که به معنای حفظ استفاده و به حافظین صدر اسلام« قراء القرآن»[1] اطلاق می شد.

علامه طباطبائی رحمة الله می فرمایند:

 «کسانی که به قرائت ، حفظ وضبط آیات و سوره های قرآن مشغول بودند ، قراء نامیده می شدند.»[2]

آیة الله سبحانی حفظ الله نیز می فرمایند:

 «عده ای که در کار قرآن بسیار دقیق بودند، قرّاء قرآن نامیده می شدند.» [3]

آیة الله محمد ابراهیم جناتى رحمةالله در کتاب «ادوار فقه» به نقل از ابن خلدون مى‌فرمایند:

 «اگر کسى آیاتى از قرآن را حفظ کرده بود، و معانى آن را مى‌دانست و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و خاص و عامش را تمیز مى‌داد، او را «قارى» مى‌نامیدند. و این نامگذارى از آن جهت بود که قرائت در برابر عوام یک امتیاز مهم به شمار مى‌آمد، زیرا بى‌سوادى رواج فراوانى داشت.» [4]

 ودر ادامه می فرمایند:

«همه اصحاب و یاران رسول خدا اهل نظر و فتوا نبوده‌اند، بلکه این امر به حافظان قرآن و کسانى که به ناسخ و منسوخ ، محکم و متشابه و.. قرآن آگاهى داشتند اختصاص داشت و بدین جهت آنان را (قراء) قاریان مى‌نامیدند. او قارى را مرادف حافظ قرآن مى‌داند.»[5]

باید توجه داشت که در صدر اسلام در میان قریش تنها هفده نفر و در میان مدینه ، در دو گروه اوس و خزرج ، فقط یازده نفر توانائی خواندن و نوشتن را داشتند[6]، به همین دلیل مسلمانها از نیروی حافظه استفاده می کردند و قرآن را حفظ می کردند که به آنها«قراء القرآن»[7] می گفتند.

آشیخ صدوق اعلی الله مقامه در پایان روایتی ، ماده «قرء» را به حفظ تعبیر و تفسیر می کند.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه وآله:

‏ من قرأ مائَة آیة لم یکتب من الغافلین و من قرأ مائتی آیة کتب من القانتین و من قرأ ثلاثمائة آیة لم یحاجَّه اللقرآن.

کسی که صد آیه از قرآن را قرائت کند، از غافلین نوشته نمی شود...

شیخ صدوق در توضیح این روایت می فرمایند :

یعنی من حفظ قدر ذلک من القرآن یقال قد قرأ الغلام القرآن إذا حفظه‏

یعنی کسی که به این اندازه قرآن را حفظ کند. در لغت گفته می شود « قد قرء الغلام القرآن» آن هنگامی که قرآن را حفظ کند.[8]

حَفِظَ

از دیگر الفاظی که در روایات وارد شده است خود ماده « حفظ » است.

علامه عسگری رحمة الله می فرمایند:

«در صدر اسلام ، به خاطر سپارندگان قرآن را حافظ نمی نامیدند و واژه ی حافظ پس از قرن اول در این معنا بکار گرفته شده است.»[9]

ابی نصرجوهری درکتاب « تاج اللغة وصحاح العربیة » می گوید:

حفظته ایضا بمعنی استظهرته.

حفظ کردم آن را بمعنای اینکه در سینه ام گذاشتم.[10]

 حفظ کردی کتاب رایعنی قسمت به قسمت کتاب را در سینه ات گذاشتی.[11]

احمد بن محمد فیومی درکتاب« المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر»می گوید:

(حفظ القرآن) إذا وعاه علی ظهر قلبه.

حفظ کرد قرآن را آن موقعی که در سینه اش جای دهد.[12]

در معجم الوسیط نیز آمده:

الحافظ : من یحفظ القرآن او من یحفظ عددا عظیما من الحدیث ج حفاظ، حفظة.

حافظ یعنی کسی که حفظ می کند قرآن را یا کسی که مقدار زیادی از حدیث را حفظ می کند که جمعش حفاظ و حفظة می باشد.[13]

نکته : بعضی قائلند که مراد از حفظ در روایات، حفظ عملی است،  یعنی انسان عامل باشد . اگر چه این مطلب بسیار دقیق و قابل تأمل است و اساسا حفظ قرآن بدون عمل،هیچ ارزشی ندارد ، اما از جهت علم لغت ، این مطلب فهمیده نمی شود بلکه همان حفظ الفاظ فهمیده می شود .

برگرفته از کتاب استادم حجة الإسلام طاهری(دام عزه)

ادامه دارد.....


[1] راهنمای حقیقت ص 245-پژوهشی در تاریخ قرآن کریم ص 236

[2] در محضر علامه طباطبائی ص136

[3] راهنمای حقیقت ص 245

[4] ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ص: 29‌

[5] ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ص: 29‌

[6] فرازهای از تاریخ پیامبر اسلام ص25

[7] راهنمای حقیقت ص 245-پژوهشی در تاریخ قرآن کریم ص 236

[8] معانی الاخبار ص 410                                                                              

[9] القرآن الکریم وروایات المدرستین ص132

[10]  صحاح اللغة  ج2 ص 912

[11]  صحاح اللغة ج2 ص 912 - لسان العرب ج3 ص 243

[12] المصباح المنیر ص 142-التحقیق ج 2 ص 295

[13] معجم الوسیط ص 185

  • سلمان سعادت پور

قَرَءَ

لغت های حفظ

حَفِظَ